حین یادگیری چه اتفاقی میافتد؟
چالش راننده شو!
یکی از سختترین چالشهایی که در زندگی با آن مواجه شدهام یادگیری مهارت رانندگی بود. شاید برای خیلی از شماها مسخره باشد اما استرسی را که من پشت فرمان ماشین تجربه کردهام، در امتحان کنکور و یا سایر امتحاناتم تجربه نکردهام. همین الان هم که این متن را مینویسم یاد استرسها و چالشهای آن زمان میافتم، لرزه بر اندامم میافتد. این بحث آنقدر برای من چالش برانگیز بود که چند سال با وجود اینکه گواهینامه داشتم، رانندگی نمیکردم. تا اینکه در سالهای اخیر به پیشنهاد اطرافیانم تشویق شدم که دوباره به سراغ رانندگی بروم.
اما بازگشت این دفعه من یک فرق جدی و مهم داشت. آموزشهایی که در زمینه ساخت عادت و یادگیری دیده بودم، به شدت در این فرایند به من کمک کرد و از طرفی کمکم کرد که واقعبین باشم و انتظارات درستی از خودم داشته باشم نظیر: قرار نیست بلافاصله پس از نشستن پشت فرمان ماشین مانند یک حرفهای باشم، در اوایل کار ممکن است سرعت واکنشم کندتر باشد و…
پس تنها نیاز است آرام آرام پیش روم و تمرین کنم از طرفی این آموزشها باعث شده بود هر جا در این مسیر به مشکلی برمیخوردم آگاه باشم که در مغزم چه اتفاقی میافتد و علت این ترسها و استرسهایم را بدانم و اجازه ندهم که فرایند رانندگیام مانند گذشته متوقف شود. حال برویم سراغ این موضوع جذاب!
مسیر عصبی و انعطافپذیری عصبی
زمانی که یک کار یا مهارت جدید را یاد میگیریم، سلولهای مغزمان که به آنها نورورن هم میگویند به هم نزدیک میشوند و یک سری ارتباط برقرار میکنند اولین بارها این ارتباطها خیلی درست و دقیق نیست برای همین ممکن است ما در انجام آن کار موفق نباشیم درست مانند اتفاقی که در فرایند رانندگی من افتاد، اوایل حتی دور زدن هم برایم بسیار سخت بود اما اگر تمرین کنیم مسیری در ذهنمان ایجاد میشود که به آن مسیر عصبی گفته میشود. زمانی که مسیر عصبی ساخته میشود انجام آن کار برای ما راحت و راحتتر میشود. در فرایند یادگیری رانندگی هم همین اتفاق برای من افتاد، هر چه بیشتر تمرین میکردم هم ترس کمتری را تجربه میکردم هم بسیاری از کارها را به صورت خودکار انجام میدادم.
از طرفی مغز همه ما قابلیت شگفتانگیزی به نام انعطافپذیری عصبی دارد. با استفاده از این قابلیت میتوانیم یک روش جدید را جایگزین روشی قدیمی کنیم و عادتهای جدیدی بسازیم.
حرف آخر
شاید بسیاری از شماها نیز مانند من دلتان بخواهد که هربار خودتان را با چالش جدیدی مواجه کنین، مهارت جدیدی یاد بگیرید یا عادت جدیدی مانند مطالعه روزانه را بسازید.
هر عادت جدیدی که میخواهیم بسازیم همین اتفاق در مغز ما میافتد یعنی با تمرین و تکرار مسیر عصبی آن ساخته میشود. اما نکته مهم در اینجا اینست که منظور ما از تمرین، تمرین درست و آگاهانه است. ممکن است شما سالها تمرینی را انجام دهید اما چون تمرین مناسبی نیست، نتیجه مدنظرتان حاصل نشود. مانند یک معلم معمولی که برای مدت طولانی مطلبی را تکرار می کند، اما چون چیز جدیدی را یاد نمیگیرد و تمرین نمی کند و هربار همان مطالب را بازگو میکند با گذشته خود فرق چندانی ندارد.
دیدگاهتان را بنویسید